بررسي مفهوم گفتمان از منظر علوم سياسي
مقدمه:
در دو دهه اخير واژه گفتمان به كرات از سوي دانشجويان، اساتيد علوم انساني، فعالان سياسي، روزنامهنگاران و برخي مسئولان به كار برده شده به حدي كه گفته ميشود اين واژه يكي از سه واژهاي است كه بيشترين تكرار را در متون مرتبط با علوم اجتماعي يافته است اما محتملاً بسياري از آنها از معناي واقعي واژه و كاربرد صحيح آن اطلاع كاملي ندارند و گاهي اين كاربردها دلالتهاي بسيار بعيدي نسبت به معناي اصلي واژه دارد. گفتمان آزادي و گفتمان عدالت از مشهورترين نمونههاي آنهاست ولي به اين موارد محدود نبوده و در كشاكش رقابتهاي سياسي، عباراتي چون گفتمان توسعه، گفتمان سازش، گفتمان ترديد، گفتمان مقاومت و شبيه آن نيز بر فهرست پيشين افزوده شده است.
اين مسئله به خصوص در آستانه انتخابات و گرماگرم رقابتهاي جناحي بر سر كسب قدرت، افزايش چشمگيري مييابد. ولي كاوش در زمينه چيستي و چگونگي پيدايش اين مفهوم و جايگاه كاركردي آن در دانش سياست ميتواند ما را در استفاده بهتر آن ياري دهد. شايد اگر بسياري از كساني كه بيمحابا از اين كلمه در سخنرانيها و يادداشتهاي خود بهره برده و برخي حتي بيش از آن، خود را صاحب يك گفتمان تلقي ميكنند، اندك آشنايي با ريشهها و معاني متفاوت آن داشتند، اين واژه اينسان بسامد بسياري در ميان ما ايرانيان نمييافت! اكنون در يادداشت پيش رو قصد داريم فارغ از گرايشها و سلايق سياسي و اجتماعي و از زاويه نگرشهاي علمي به مفهوم گفتمان بنگريم. سعي ميشود ابتدا اين مفهوم راتعريف کنيم و سپس به بررسي تحليل گفتمان بپردازيم.
کد خبر: ۳۰۱۷۰۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۳/۱۶